زید
نویسه گردانی:
ZYD
زید. [ زَ ] (اِخ ) ابن موسی بن جعفر. خواندمیر درباره ٔ وی چنین نویسد: ... افضل اولاد امام موسی بلکه اشرف جمیع برایا علی بن موسی الرضا بود، اما زیدبن موسی در ایام خروج ابوالبرایا بن اهواز والی شده بصره را در حیز تسخیر کشیده آتش در خانه ها و باغات بنی العباس زد بنابر آن «زیدالنار» لقب یافت و حسن بن سهل با زیدالنار پیکار کرد او را بدست آورد به مرو نزد مأمون فرستاد و مأمون آن جناب را پیش برادر بزرگوارش علی الرضا علیه السلام ارسال داشت . امام به اطلاق او حکم فرمود اما مدت الحیوة با وی سخن نگفت و آخرالامر مأمون زیدالنار را به زهر هلاک ساخت . علماء نسابه گویند از وی عقب نمانده . (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 81). رجوع به تاریخ گزیده شود.
واژه های همانند
۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
زید. [ زَ ] (اِخ ) ابن اسیدبن حارثة الثقفی ... موسی بن عقبه آرد که او به یمامه شهید گردید. (از الاصابة ج 3 ص 22). و لقب او در اصطلاح رجالی ص...
زید. [ زَ ] (اِخ ) ابن الاصم العامری . خواندمیر آرد: و هم در این سال ۞ زیدبن الاصم که پسرخاله ٔ ابن عباس رضی اﷲ عنهما بود و از خاله ٔ خود ...
زید. [ زَ ] (اِخ ) ابن الجون . شاعر. رجوع به ابودلامه زید شود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
زید. [ زَ ] (اِخ ) ابن الجهم . او را پنجاه ورقه شعر است . (ابن الندیم ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
زید. [ زَ ] (اِخ ) ابن الخطاب بن نفیل بن عبدالعزی القریشی العدوی ، مکنی به ابوعبدالرحمن . او صحابی و از شجاعان عرب در دوران جاهلیت و اسلام...
زید. [ زَ ] (اِخ ) ابن الدثنه .صحابی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). از کبار صحابه ٔحضرت رسول اکرم بوده که بدست مشرکان قریش در اوائل سال ...
زید. [ زَ ] (اِخ ) ابن ثابت بن الضحاک انصاری (11 - 45 هَ . ق .)، مکنی به ابوخارجه . از بزرگان صحابه و کاتب وحی بود. در مدینه متولد شد ودر م...
زید. [ زَ ] (اِخ ) ابن حارثةبن شراحیل کلبی ۞ . او صحابی بود و در کودکی ،در جاهلیت او را ربودند و خدیجه بنت خویلد (زوجه ٔ پیغمبر) او را خرید و...
زید. [ زَ ] (اِخ ) ابن حباب ۞ العکلی ، مکنی به ابی الحسین . از سفیان ثوری روایت کند و از وی محمدبن علا روایت آرد. (یادداشت بخط مرحوم دهخ...
زید. [ زَ ] (اِخ ) ابن حسن بن سعید. رجوع به تاج الدین کندی شود.