زین
نویسه گردانی:
ZYN
زین . (اِخ ) حاکم یمن و یکی از اسواران کسرای اول . او جانشین وهریز بود، ولی پس از مرگ کسری (579 م .) هرمزچهارم او را معزول کرد و بجایش مزوران نامی را تعیین نمود. (از ایران در زمان ساسانیان ص 392 و 397).
واژه های همانند
۹۳ مورد، زمان جستجو: ۲.۷۷ ثانیه
گور زین العابدین خیل . [ رِ زِ نَل ْ ب ِ خ ِ ] (اِخ ) گرزالدین خیل . یکی از دهات سوادکوه مازندران . (از مازندران و استرآباد رابینو ص 115 و ترجمه ٔ...
ذین . [ذین / ذَ ] (ع اِ) عیب . آهو. ذان . ذاب . ذام . ذیم .
ضین . (اِخ ) کوهی است بزرگ به صنعاء. (منتهی الارب ). کوهی است به یمن . (معجم البلدان ).