ساج
نویسه گردانی:
SAJ
ساج . (ع اِ) چادر سبز یا سیاه . ج ، سیجان . (منتهی الارب ) (شرفنامه ٔ منیری ). طیلسان سبز یا سیاه . (صراح ) (قطر المحیط) (اقرب الموارد) (شرح قاموس ). رجوع به تاج العروس شود. || سنگی است که بدان شمشیر صیقل کنند. (غیاث اللغات ).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
ثأج . [ ث َءْج ْ ] (اِخ ) چشمه ای از بحرین بفاصله ٔ چندمیلی آن . || نام قریه ای به بحرین . (مراصد).
ثأج . [ ث َءْج ْ ] (ع مص ) بانگ کردن گوسپند.
ثعج . [ ث َ ع َ ] (ع اِ) گروه مسافران .