اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ساخ

نویسه گردانی: SAḴ
ساخ . (ص ) ۞ مخفف ساخته است ، بمعنی منتظم :
ز گردن زلف بگشود باد گستاخ
نمایان شد درو لعل و زر ساخ !

(از شعوری ج 2 ص 57).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ساخ . (اِ) چای . این کلمه در اخبار الصین و الهند به صورت ذیل آمده است و باقوی احتمالات چای مراد است : ویختص الملک [ الاکبر فی الصین ] م...
ساخ مرس . [ م َ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان در کاسعیده ٔ بخش چهاردانگه ٔ شهرستان ساری ، واقع در 23 هزارگزی شمال کیاسر. کوهستانی وجنگلی و ه...
صاخ . (ع اِ) آماسیدگی استخوان از گزیدگی یا کوفتگی که اثر آن باقی باشد. || داهیه . بلا. (منتهی الارب ). و رجوع به صاخة شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
نعمان محمود
۱۳۹۰/۱۱/۱۸ Iran
0
1

ئایا به راى شما ارجمندان ساخ نمى تواند به چم دروست و سالم باشد هم اکنون نیز در میان کوردها این کلمه استفاده مى گردد به معناى سالم مى دانیم که کورد و پارس پیشینه اى بسیار دور دارند و اکنون نیز بسیارى از کلمات و گفتارهاى ما یکیست . من فکر مى کنم ساخ بیشتر
و نزدیکتراست به سالم تا ساخت. سپاسگذارم..


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.