گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ساخ نویسه گردانی: SAḴ ساخ . (ص ) ۞ مخفف ساخته است ، بمعنی منتظم : ز گردن زلف بگشود باد گستاخ نمایان شد درو لعل و زر ساخ !(از شعوری ج 2 ص 57). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه واژه معنی ساخ ساخ . (اِ) چای . این کلمه در اخبار الصین و الهند به صورت ذیل آمده است و باقوی احتمالات چای مراد است : ویختص الملک [ الاکبر فی الصین ] م... ساخ مرس ساخ مرس . [ م َ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان در کاسعیده ٔ بخش چهاردانگه ٔ شهرستان ساری ، واقع در 23 هزارگزی شمال کیاسر. کوهستانی وجنگلی و ه... صاخ صاخ . (ع اِ) آماسیدگی استخوان از گزیدگی یا کوفتگی که اثر آن باقی باشد. || داهیه . بلا. (منتهی الارب ). و رجوع به صاخة شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. نعمان محمود ۱۳۹۰/۱۱/۱۸ 0 1 ئایا به راى شما ارجمندان ساخ نمى تواند به چم دروست و سالم باشد هم اکنون نیز در میان کوردها این کلمه استفاده مى گردد به معناى سالم مى دانیم که کورد و پارس پیشینه اى بسیار دور دارند و اکنون نیز بسیارى از کلمات و گفتارهاى ما یکیست . من فکر مى کنم ساخ بیشتر و نزدیکتراست به سالم تا ساخت. سپاسگذارم.. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود