ساقی
نویسه گردانی:
SAQY
ساقی . (اِخ ) دهی است از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند، واقع در 36 هزارگزی شمال باختری بیرجند. دره ای هوایش معتدل ، آبش از قنات ، محصولش غله و عناب و میوه است ، 511 تن سکنه دارد که بزراعت میگذرانند و راه آن مالرو است . مزارع : آواز، اسپوچاه ،رومنج بالا، کلاته لز، مرغزار چهکند، رزی ، چهکند زیر،بقوز، کلاته ٔ اکبر، علی آباد، آویگان ، پدینگی ، قیسار،قیچگی ، کرمانی ، مهدباقر، تیدر، خونیک ساقی ، ماداد، سیاونج ، حسن آباد، ده آغل در، زنوک گربه ، تیرخی ، اسپوجزء این ده است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
واژه های همانند
۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
ساقی شب . [ ی ِ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ماه . (شرفنامه ٔ منیری ) (برهان ) (آنندراج ). || صبح . (شرفنامه ٔ منیری ). صبح صادق . (برهان ) (آن...
ساقی نامه . [ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) نوعی شعر مثنوی در بحر متقارب که در آن شاعرخطاب به ساقی کند و مضامینی در یاد مرگ و بیان بی ثباتی حیات ...
ساقی رسالت، نام غزلی از شاعر هنرمند و توانای ایرانی ، ابوالفضل عظیمی بیلوردی ( دادا ) می باشد که در تاریخ 1371 هجری شمسی در وزن غزل « ملازمان سلطان »...
ساقی رسالت ، لقبی که شاعر و عارف بزرگ ایرانی ( دادا بیلوردی ) در سال 1371 هجری شمسی به پیامبر اکرم هدیه کرده و نام غزلش در وصف آن حضرت را « ساقی رسال...
ساقی یلغور. [ ] (اِخ ) از امرای سلطان اویس ایلکانی است که بسال 772 هَ . ق . در ری در جنگ با امیر ولی کشته آمد. رجوع به ذیل جامع التوار...
قراجه ساقی . [ ق َ ج ِ ] (اِخ ) یکی از امیران اتابکان دربار سلجوقشاه است که سلطان سنجر حکومت بلاد فارس را به وی و سلجوقشاه تفویض کرد ولی ...
ساقی کوثر. [ ی ِ ک َ کُو ث َ ] (اِخ ) لقب امیرالمؤمنین علی علیه السلام : گرطالب فیض حق به صدقی حافظسرچشمه ٔ آن ز ساقی کوثر پرس . حافظ. ...
حسین ساقی . [ ح ُ س َ ن ِ ] (اِخ ) شاعر معاصر سام میرزا صفوی و متوفی در دامغان 941 هَ . ق . (ذریعه ج 9 ص 497).
بادام ساقی . [ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از چشم معشوق . (آنندراج ).
ساقی جزایری . (اِخ )از شاعران پارسی گوی هندی در قرن دهم و از ملازمان اکبر (963 - 1014 هَ . ق .) پادشاه هند بود. او راست :ز جانم گاه گریه آه...