اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سال به

نویسه گردانی: SAL BH
سال به . [ ب ِه ْ ] (اِ مرکب ) یا سالبه . نامی است از نامهای مردان ایران . مانند روزبه . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به حاشیه : سالبةبن ابراهیم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۱ ثانیه
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابن خدام انصاری او از شش یا هفت تن صحابه ای است که از غزوه ٔ تبوک تخلف کردند. رجوع به کتاب الاصابه چ مصر...
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابن الخشام . دلیری است از عرب . (منتهی الارب ).
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابن الربیع، و بقولی ثعلبةبن سهل ، المعالج . او از شهر قم ، و بروایتی از اصفهان ، از ثقات محدثین است و از جعفربن مغ...
ثعلبة. [ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابن رومان ، قبیله ای است از عرب .
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابن رُهم العدوانی از تیره ٔ عدنان ، جدی است جاهلی . عبداﷲبن جبیر و خوات بن جبیر و حارث بن نعمان و صباح بن ثابت...
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابن زهدم التمیمی الحنظلی ، صحابی است . و از بنی ثعلبةبن یربوع بن حنظله است و ابن ابی حاتم گوید که ثعلبه صحب...
ثعلبة. [ ث َل َ ب َ ] (اِخ ) ابن زیدبن الحارث بن حرام بن غنم بن کعب بن سلمةبن سعدبن علی بن ساردةبن یزیدبن جشم بن خزرج الانصاری الخزرجی ...
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابن ساعده . رجوع به ثعلبةبن سعد شود.
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابن سعد یا ثعلبةبن ساعده ۞ . صحابی است . او درک غزای بدر کرد و در غزوه ٔ احد بشهادت رسید. (قاموس الاعلام ) و رجو...
ثعلبة. [ ث َ ل َ ب َ ] (اِخ ) ابن سعدبن ضبه . جدی است جاهلی و منسوب بدو را ثعلبی گویند و فرزندان او بطنی از قبیله ٔ ضبه باشد. رجوع به الاعل...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۷ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.