سبط
نویسه گردانی:
SBṬ
سبط. [ س ِ ] (اِخ ) ابن الجوزی یوسف بن قیزاوغلی بن عبداﷲ ترکی حنبلی حنفی بغدادی ملقب به شمس الدین و مکنی به ابوالمظفر. عالمی مورخ و فقیهی واعظ بود و در زمره ٔ محدثان و حافظان نیز بشمار میرفت ، محدث و حافظ خوش گفتار و نیکومحضر بود. نخست از مذهب حنبلی پیروی می کرد و از جد مادری خود ابن الجوزی عبدالرحمن بن علی مراتب علمی را فراگرفت . از سال 600 هَ . ق . در حدود هیجده سالگی بسیاحت و جهانگردی آغازید تا بدمشق رفت و در حوزه ٔ درس فقهی جمال الدین محمود حصیری حاضر گردید. مذهب حنفی را برگزید. او راست : 1- تذکره ٔخواص الامة فی ذکر خصایص الائمه یا تذکرة الخواص فی مناقب امیرالمؤمنین و اهل بیت طاهرین (ع ) که در تهران چاپ شده است . 2 - مرآت الزمان فی تاریخ الاعیان که درباره ٔ تاریخ مصر و دارای چهل مجلد است . وی در سال 644 هَ . ق . / 1257 م . و یا در سال 654 هَ . ق . در دمشق وفات یافته و در جبل قاسیون مدفون گردید. رجوع به ریحانة الادب ج 2 ص 159 و اعلام زرکلی ج 3 ص 1183 شود.
واژه های همانند
۳۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
ثبت . [ ث َ ب َ ] (ع اِ) ثبات و قیام . له ثَبَت ٌ عندالحملة. || دلیل . حجت : لا اَحکم ُ بهذا الاّ به ثَبَت . || مرد ثقه : فلان ثبت من الأث...
ثبت . [ ث َب ْ ب ِ ] (ع ص ) در اصطلاح درایه رجوع به متقن شود.
سال سبت . [ ل ِ س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سفر لاویان 25:3: همان سال آزادی میباشد سفر تثنیه 31:10: که سال هفتم است و میبایست از فلاحت ز...
سبت رشین . [ س َ ت َ رَ ] (اِخ ) نام بنات النعش است در منترات . (تحقیق ماللهند ص 197).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ادارۀ ثبت. نام کوتاه و مصطلح برای: «ادارۀ کل آمار و ثبت احوال کشور»، «ادارۀ کل ثبت احوال کشور»، «ادارۀ کل ثبت احوال» (برای مثال: «ادارۀ کل ثبت احوال ...
ثبت اسناد. [ ث َ ت ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اداره ٔ ثبت اسناد؛ اداره ای که بدانجا اسناد عقود و ایقاعات را در دفاتر رسمی دولتی نویسند تا...