سبع

نویسه گردانی: SBʽ

سبع. [ س َ / س َ ب َ ] (اِخ ) ناحیه ای است در فلسطین بین بیت المقدس و کرک بدان جهت که در آنجا هفت چاه است . (معجم البلدان ) (منتهی الارب ) : و نزدیکی لوط جایی بود، سبع ۞ گفتندی ، در آن جایگاه گرفت و از برکت ابراهیم در آن بیابان آب از چاه برآمد. (مجمل التواریخ و القصص ص 190).

واژه های قبلی و بعدی

واژه های همانند

۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه

واژه

معنی

سبع شداد

سبع شداد. [ س َ ع ِ ش ِ ] (اِخ ) مراد از هف-ت فلک شداد. (آنندراج ) (غیاث ). || جمع شدید در اینجا کنایه از فلک است . (آنندراج ) (غیاث ) : گویم ک...

سبع طوال

سبع طوال . [ س َ ع ِ طِ ] (اِخ ) مراد از سبعه ٔ معلقات است . (غیاث ) (آنندراج ) : گویمت گر کنی ز من توسؤال این نکوتر بسی ز سبع طوال ۞ .|| هف...

سبع گردون

سبع گردون . [ س َ ع ِ گ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از هفت آسمان است : ما که جزئی ز سبعگردونیم با تو بیرون ز هفت بیرونیم .نظامی (هفت ...

سبع الوان

سبع الوان . [ س َ ع ِ اَل ْ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) هفت رنگ طعام . و آن سنتهای فرعون است . (برهان ). طعامهای گوناگون و آن صنع فرعون است ک...

سبع مثانی

خداوند در آیه 87 سوره حجر به حضرت مصطفی صلوت الله علیه می فرماید:"وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ" یعنی:و به راس...

سبع القنطره

سَبْعُ الْقَنْطَرَة : اصطلاحی است عربی وبه معنای شیر پل (ألْقَنْطَرَة : هر بنایی روی آب سازند واز روی آن عبور کنند ، هر چه از ساختمانها بالا رود. « ال...

سبع المثانی

نامهاى معروف سوره حمد عبارتند از: ام الکتاب، فاتحة الکتاب، سبع المثانى و حمد. و نامهاى غیر مشهور آن عبارتند از: فاتحة القرآن، القرآن العظیم، الوافیه،...

سبا

دختری که تمامِ جان و روحِ پدرش می باشد. در بعضی کتب به معنای کبوترِ سپیدِ عشق ...

سبا

کبوتر سپید عشق , نام سرزمینی که بلقیس ملکه آن بود , کنایه از دختری که عزیز و جان و روحِ پدرِ می باشد.

سبا

سِبا. سرزمین ملکه بلقیس

تعداد نمایش:

« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۶ ۳ ۴ ۵ ۶ بعدی »

نظرهای کاربران

نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.

برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.

ورود