گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سبکتگین نویسه گردانی: SBKTGYN سبکتگین . ۞ [ س َ ب ُ ت َ ] (مغولی ، ص مرکب ) سبکتکین . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی سبکتگین سبکتگین . [ س َ ب ُ ت َ ] (مغولی ، ص مرکب ) سبک قدم . (آنندراج ) (غیاث ). نیک قدم ، زیرا که بلغت مغولیه سوبوک پی ، پاو تگین نیکوصورت بود. (سنگلا... سبکتگین سبکتگین . [ س َ ب ُ ت َ ] (اِخ ) حاجب عزالدوله بختیار. (تجارب السلف ص 240). و رجوع به حبیب السیر چ جدید ج 2 ص 429 شود. سبکتگین سبکتگین . [ س َ ب ُ ت َ ] (اِخ ) حاجب معزالدوله ٔ دیلمی . (تجارب السلف ص 222). سبکتگین سبکتگین . [ س َ ب ُ ت َ] (اِخ ) ناصرالدین ، نام پدر سلطان محمود غزنوی . (آنندراج ) (غیاث ). مؤسس سلسله ٔ غزنویان ، او غلامی ترک بود. یکی از باز... پور سبکتگین پور سبکتگین . [ رِ س َ ب ُ ت َ ] (اِخ ) مراد محمود غزنوی است : پور سبکتگین تویی دولت یار خدمتت بنده بدور دولتت رشک روان عنصری .خاقانی . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود