اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سبکتگین

نویسه گردانی: SBKTGYN
سبکتگین . [ س َ ب ُ ت َ ] (مغولی ، ص مرکب ) سبک قدم . (آنندراج ) (غیاث ). نیک قدم ، زیرا که بلغت مغولیه سوبوک پی ، پاو تگین نیکوصورت بود. (سنگلاخ ). تکین (شجاع و قهرمان ) و تگین بمعنی خوش شکل است . (از چهارمقاله ٔ نظامی عروضی چ معین ). رجوع به فهرست چهارمقاله چ معین شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
سبکتگین . ۞ [ س َ ب ُ ت َ ] (مغولی ، ص مرکب ) سبکتکین .
سبکتگین . [ س َ ب ُ ت َ ] (اِخ ) حاجب عزالدوله بختیار. (تجارب السلف ص 240). و رجوع به حبیب السیر چ جدید ج 2 ص 429 شود.
سبکتگین . [ س َ ب ُ ت َ ] (اِخ ) حاجب معزالدوله ٔ دیلمی . (تجارب السلف ص 222).
سبکتگین . [ س َ ب ُ ت َ] (اِخ ) ناصرالدین ، نام پدر سلطان محمود غزنوی . (آنندراج ) (غیاث ). مؤسس سلسله ٔ غزنویان ، او غلامی ترک بود. یکی از باز...
پور سبکتگین . [ رِ س َ ب ُ ت َ ] (اِخ ) مراد محمود غزنوی است : پور سبکتگین تویی دولت یار خدمتت بنده بدور دولتت رشک روان عنصری .خاقانی .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
امین کان
۱۳۸۸/۰۹/۰۲ Iran
0
0

ای که نصیحتم کنی کز پی او دگر مرو
در نظر سبکتکین عیب ایاز می‌کنی


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.