سبک سنگ . [س َ ب ُ س َ ] (ص مرکب ) مرد سبکسار و بی ته و بی وقار و کم قیمت . سبکسر. (آنندراج ) (برهان ). جلف
: پیری که بسالی سخن خام نگوید
باشد برِ او خام و سبک سنگ و سبک سار.
فرخی .
|| آنچه یا آنکه وزنش کم باشد. کم وزن . سبک وزن
: چو یاقوت باید سخن بی زبان
سبک سنگ لیکن بهایش گران .
ابوشکور.
لعل با تیغ تو خزف رنگی
کوه با حلم تو سبک سنگی .
نظامی (هفت پیکر ص 30).