سبة
نویسه گردانی:
SB
سبة. [ س ُب ْ ب َ ] (ع اِ) کون . || عار. (اقرب الموارد). انا لقوم لانری الموت سبة. (قول سموأل ، از اقرب الموارد). عار که بدان نکوهند. (منتهی الارب ). || بهتان و ملامت . (ناظم الاطباء). || خصومت که بسبب آن دشنام دهند. گویند: صار هذا الامر سبة علیه به ؛ یعنی عاری که بسبب آن او را دشنام دهند. (اقرب الموارد). || زیان . (ناظم الاطباء). || (ص ) کسی که مردمان وی را بسیار دشنام دهند. (اقرب الموارد) (آنندراج ). || آنکه مردم او را بسیار دشنام دهند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۰۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۵ ثانیه
صبح شما بخیر. [ ص ُ ح ِ ش ُ ب ِ خ َ / خ ِ ] (جمله ٔ دعایی ) تحیت بامداد است . روز به شما خوش . رجوع به صباح الخیر و صبحک اﷲ بالخیر شود.
صبح صادق وار. [ ص ُ ح ِدِ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) مانند صبح صادق : با شبانگه لقات چون دانم تو چنین تازه صبح صادق وار.خاقانی .
صبح ملمعنقاب . [ ص ُ ح ِ م ُ ل َم ْ م َ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از صبح کاذب است که صبح اول باشد. (برهان ) : زد نفس سربمهر صبح م...