ستاره . [ س ِ
/ س َ رَ
/ رِ ] (اِ) افزار جدول کشان را
۞ میگویند و آن چیزی است راست و تنک و پهن بعرض دو انگشت یا کمتر، از فولاد یا چوب یا استخوان و امثال آن سازند و بعربی مسطر خوانند.(برهان ). اسم افزاری است از چوب و آهن که بدان جدول کشند. (آنندراج ). ستاره ٔ جدول چیزی دراز از چوب یا آهن که حکم مسطر دارد و برای جدول کشی بکار آید و تنها ستاره نیز بدین معنی آمده . (آنندراج )
: ز نارسایی طالع تمام دنبال است
ستاره ام بفلک چون ستاره ٔ جدول .
محمدسعید اشرف (از آنندراج ).