اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سخت مغز

نویسه گردانی: SḴT MḠZ
سخت مغز.[ س َ م َ ] (ص مرکب ) کندذهن . بی استعداد :
چو روسان سختی کش سخت مغز
فریبی بخوردند از اینگونه نغز.

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.