اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سد

نویسه گردانی: SD
سد. [ س َدد / س َ ] (از ع ، اِ) حائل و مانع میان دو چیز. (غیاث اللغات ). بند. (ترجمان جرجانی بترتیب عادل بن علی ). حائل یا عام است و در آینده میان دو چیز. (آنندراج ). در آینده میان دو چیز. (منتهی الارب ) :
ترا سدّ روئین کفر از زر است
نه روئین چو دیوار اسکندر است .

سعدی .


وجودم بتنگ آمد از جور تنگی
چو یأجوج بگذشتم از سد سنگی .

سعدی .


پشت بکوه داد و سدی از هیکل فیلان در حوالی لشکر کشید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
قلعه ویران کرد و از کافر ستد
بعد از آن برساختش سد (صد) برج و سد.

مولوی .


- سد باب ؛ بستن در و ممانعت کردن . (ناظم الاطباء).
- سد راه ؛ ممانعت از عبور و مرور. (ناظم الاطباء).
- سد رمق ؛ بازداشت واپسین نفس . و هر چیز که حیات زندگی موقتاً نگاه دارد و مانع از مرگ گردد. (ناظم الاطباء) : مرا سد رمق حاصل میبود. (کلیله و دمنه ). بعضی بگیاه و کشت سد رمق میکردند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
صد و چهارده عقد. [ ص َ دُ چ َ دَه ْ ع ِ ] (اِخ ) صدف صد و چهارده عقد. قرآن مجید است که دارای صد و چهارده سوره است . رجوع به صدف شود.
کوچه «صد تومنی‌ها» در محله عودلاجان نیز جزو محدوده‌های اشرافی محسوب می‌شدند. چون در این کوچه اشخاص متمولی زندگی می‌کردند که قدرت خرید خانه‌های صد تومن...
صد کلمه ٔ بطلمیوس . [ ص َ ک َ ل ِ م ِ ی ِ ب َ ل َ ] (اِخ ) ۞ الثمرة فی احکام النجوم . نام کتابی است از بطلمیوس در احکام نجوم و خواجه نصیر ر...
صدف صد و چهارده عقد. [ ص َ دَ ف ِ ص َ دُ چ َ دَ ه ْ ع ِ ] (اِخ ) اشاره به قرآن مجید است ، چه قرآن یکصدو چهارده سوره دارد. (برهان ) (انجمن آر...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.