سعدی
نویسه گردانی:
SʽDY
سعدی . [ س َ ] (اِخ ) قصبه ای از دهستان آبشار بخش شادگان شهرستان خرمشهر. دارای 1010تن سکنه و آب آن از رودخانه جراحی است . محصول : غلات ،برنج و خرما است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
واژه های همانند
۳۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
سادی . (ع ص ، اِ) ششم . گویند جاء فلان سادساً و سادیاً و ساتاً، فمن قال سادساً بناه علی السدس ، و من قال ساتاً بناء علی لفظ ست ، و من قال س...
سادی . (ع ص ) شتر مهمل و بخود گذاشته شده ، مر واحد و جمع راست . (منتهی الارب در ماده ٔ «س دی »).
صادی . (ع ص ) نعت فاعلی از صدی . تشنه . || خرمابن دراز بی آب مانده . ج ، صوادی . (منتهی الارب ).
علی صعدی . [ ع َ ی ِ ص َ ] (اِخ ) ابن صلاح بن علی بن محمدبن عبداﷲ صعدی یمانی زیدی . محدث و اصولی بود و در حدود سال 1070 هَ . ق . درگذشت . او...