اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سلاله

نویسه گردانی: SLALH
سلاله . [ س ُ ل ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل ، محلی کوهستانی و گرمسیر است ، دارای 184 تن سکنه و آب آن از چشمه است . محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
یعنی زنجیروار آمده از بن مشترک... مانند سلاله ی پیامبر که منظور نوادگان وی بوده است. سلاله ی طین که در اشعار مختلف هست بمعنی نسلهای آمده از تخمه ی اصل...
پاکیزگی ها. [گیاه] مرک پاکیزگی های خاک و آب را به خویشتن کشد و مر آن پاکیزگی ها را به تازی سلاله گویند. (ناصر خسرو، زادالمسافر، تصحیح عماد حایری، نش...
سلاله /solāle/ معنی ۱. نسل. ۲. فرزند. ۳. [قدیمی] آنچه از چیزی بیرون کشیده شود. ۴. [قدیمی] نطفه. ۵. [قدیمی] خلاصه. فرهنگ فارسی عمید ###################...
سُلالۀ پیامبر. (اسم مرکب) نسل پیامبر، فرزند پیامبر. رجوع شود به «سلالة». توضیح: در مورد واژۀ «سُلاله» چنانکه در بالا بکار رفته است، امثال زیر قا...
سلالة. [ س ُ ل َ ] (ع اِ) آنچه بیرون کشیده شود از چیزی . (منتهی الارب ) (غیاث ) (دهار) (آنندراج ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 58). |...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
صلالة. [ ص ِ ل َ ] (ع اِ) آستر موزه یا ساق موزه . (منتهی الارب ). ج ، اَصِلَّة.
صلالة. [ ص ُ ل َ ] (ع اِ) آنچه برافتد از ریختن آب و جز آن . (منتهی الارب ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
همچنین رسم الخطی نداریم (( ثلالهء)) شاید دوست عزیزمان منظورشان ((ثلاثۀ )) باشد !!!؟؟؟
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.