اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سلس

نویسه گردانی: SLS
سلس . [ س َ ل َ ] (ع مص ) نرم خوی شدن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). نرمی و آسانی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || فرمانبردار شدن . (دهار). || روان شدن بول چنانکه آن را باز نتوان داشت . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). || رفتن بیخ شاخ خرمابن . (منتهی الارب ). || پوسیده و ریزه ریزه گردیدن چوب . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
اصطرلاب ثلث . [ اُ طُ ب ِ ث ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) برای هر سه درجه بکار رود. (از مفاتیح خوارزمی ).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
اسپندارمذ
۱۳۹۰/۰۲/۲۳ Iran
0
0

واژه‌ی بینش‌گر در واژه‌نامه نیست. آیا این واژه در زبان پارسی‌ نیست یا اینکه هنوز به واژه‌نامه افزوده نشده است؟
با سپاس
اسپندارمذ


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.