اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سلیقه

نویسه گردانی: SLYQH
سلیقه . [ س َ ق َ ] (ع اِ) سرشت . طبیعت . طبع. نهاد. خصلت . (ناظم الاطباء). سرشت . طبیعت . (غیاث ) (آنندراج ) (منتهی الارب ).خوی . (مهذب الاسماء) (السامی ). در فارسی با خوش ، خوب ، بد، بی ، با و غیره ترکیب می سازد: خوش سلیقه ، بدسلیقه ، بی سلیقه ، کج سلیقه ، باسلیقه ، کم سلیقه و هم سلیقه .
|| ارزن کوفته و اصلاح یافته . ارزن بشیر پخته . (مهذب الاسماء). || پینو طراثیت آمیخته . || تره جوش داده . || جای برآمدن تنگ ستور. || اثرتنگ در پهلوی ستور. || نشان قدم و سم در راه . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
صلیقة. [ ص َ ق َ ] (ع ص ، اِ) گوشت بریان پخته . || نان تنک . (منتهی الارب ). رجوع به صَریقَه شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.