سلیمان
نویسه گردانی:
SLYMAN
سلیمان . [ س ُ ل َ ] (اِخ ) ابن خلف بن سعید باجی (403 - 474 هَ . ق .). ملقب به ابوالولید اندلسی ، مالکی ، فقیهی بزرگ و از رجال حدیث ، اصل او از بطلیوس و مولد وی در باجة است . وی به حجاز، بغداد، موصل ، دمشق و حلب رفته و مدتی در هر یک از شهرهای فوق اقامت نمود. سپس به اندلس برگشته و متصدی قضاء شده است . وی بمریة درگذشته است . او راست : السراج فی علم الحجاج ، احکام الاصول ، حدود و اشاره در اصول فقه ، و فرق الفقهاء شرح موطاء ابن مالک ، شرح المدونة، تعدیل و تجریح لمن روی عنه البخاری فی الصحیح . (از اعلام زرکلی ج 1 ص 386).
واژه های همانند
۱۰۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
سلیمان صباحی بیدگلی یکی از شعرای نامی سدهٔ دوازدهم هجری و اهل آران و بیدگل از شهرستانهای استان اصفهان بوده، که در سبک بازگشت ادبی سهم فراوانی داشتها...
باب سلیمان بن داود. [ ب ُ س ُ ل َ ن ِ ن ِ وو ] (اِخ ) از درهای مسجد بیت المقدس است . (عقد الفرید چ مصر 1359 هَ . ق . ج 7 ص 298).
ابراهیم بن سلیمان بلخی . [ اِ م ِ ن ِ س ُ ل َ ن ِ ب َ ] (اِخ ) یکی از روات حدیث و بضعف روایت منسوب است .
ابراهیم بن سلیمان شامی . [ اِ م ِ ن ِ س ُ ل َ ن ِ ] (اِخ ) از موالی بنی امیه . در زمان حکم بن هشام اموی باندلس رفته و در دوره ٔ عبدالرحمن بن ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
سلیمان تپه ، زیرز ، مازیر و یا زیرتپه. اولین اثر ملی ایران که به پیشنهاد آندره گدار جهت ثبت در لیست آثار ملی ایران معرفی گردید؛ «مازیر ، زیرتپه ، سلی...