سنط
نویسه گردانی:
SNṬ
سنط. [ س ِ ] (ع اِ) پیوند دست . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
واژه های همانند
۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
سنط. [ س َ ن َ ] (ع اِ) نوعی ازدرخت سلم که در مصر روید. (منتهی الارب ) (آنندراج ). قرظ است و عصاره ٔ آن اقاقیا است . (یادداشت مؤلف ).
سنط. [ س ُ ن ُ ] (ع اِ) اسناط. ج ِ سناط. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
سَنَط هاوایی یا اقاقیا کوآ (نام علمی: Acacia koa) نوعی درخت گلدار از خانواده حبوبات است. این درخت بومی جزایر هاوایی است و دومین درخت گسترده در آن جاست...
سنت: الف ـ آگاهی ها (اطلاعات)، پندارها (تصورات)، باورهای (عقاید) گسترده و مربوط به گذشته ولی تأیید نشده و میان افسانه و تاریخ که سده ها از راه گفتار و...
(sonnat) الف ـ آگاهی ها (اطلاعات)، پندارها (تصورات)، باورهای (عقاید) گسترده و مربوط به گذشته ولی تأیید نشده میان افسانه و تاریخ که سده ها از راه گفتار...
صنط. [ ص َ ن َ / ص َ ] (ع اِ) برگ سلم که بوی پوست پیرایند. (منتهی الارب ). سنط. قَرَظ. در اقرب الموارد این کلمه را صَنط بسکون نون ضبط کرده...
ثنط. [ ث َ ] (ع مص ) کفانیدن ، شَق ّ.
سنت . [ س ُن ْ ن َ ] (ع اِ) راه و روش . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). طریقه . قانون . روش . (منتهی الارب ). آیین . رسم . نهاد. ج ،سنن : غزوی کنیم ...
سنت . [ س َ ن ِ ] (ع ص )مرد کم خیر. ج ، سنتون . (آنندراج ) (منتهی الارب ). || سال قحط. (ترجمان القرآن ) (ناظم الاطباء).
سنت . [ س ِ ] (اِ) یک قسمت از صد قسمت واحد پول امریکا، و صد سنت برابر یک دلار است .