گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سنگ بست نویسه گردانی: SNG BST سنگ بست . [ س َ ب َ ] (ن مف مرکب ) برآورده ٔ با سنگ چنانکه دیواره ٔ چاهی یا کنار رودی . (یادداشت بخط مؤلف ) : و علل و مشرف و شحنه پدید کرده بوده حاصل برای عمارت سنگ بست و پل . (تاریخ طبرستان ).ز مهد زر و گنبد سنگ بست مهیاش کردند جای نشست .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی سنگ بست سنگ بست . [ س َ ب َ ] (ص مرکب ) محکم . (غیاث ) : دو برج رزین زین دز سنگ بست ز برج ملک دوردرهم شکست . نظامی .چو زد کوزه بر حوضه ٔ سنگ بست سفالی... سنگ بست سنگ بست . [ س َ ب َ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه مشهد به کاریز میان چم آباد و حاجی آباد در سی و هشت هزار و هشتصد گزی مشهد. (یادداشت مؤلف ). نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود