گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سو نویسه گردانی: SW سو. (ترکی ، اِ) بترکی آب را گویند. (برهان ) (جهانگیری ). در ترکی به معنی آب و شراب . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) : تن گرچه سو و اکمک از ایشان طلب کندکی مهر شه به آتسز و بغرا برافکند.خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه واژه معنی کاس سو کاس سو. (اِخ ) در مغرب ایران مردمانی بوده اند موسوم به کاس سو که نژاد آنها محققاً معلوم نیست ، اینها همان مردم اند که در تاریخ بابل و عیلام... ساری سو ساری سو. (اِخ ) نام رودی است در آذربایجان در شهرستان ماکو در دهستان ساری سوباسار. این رودخانه از باطلاقهای بایزید ترکیه سرچشمه میگیرد و در ... ساری سو ساری سو. (اِخ ) دهی است از دهستان چای باسار بخش پلدشت شهرستان ماکو، واقع در 13 هزارگزی باختر پلدشت ، و 3 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ پلدشت به ... هاچه سو هاچه سو. [ چ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش شاهین دژ شهرستان مراغه که در 6 هزارگزی خاور شاهین دژ و 5هزارگزی شمال خاوری ارابه رو شاهین د... اسیق سو اسیق سو. [ اِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کبودگنبد بخش کلات شهرستان دره گز، در 18000گزی جنوب باختری کلات دره . سردسیر. سکنه 149 تن . آب آن از رو... سوء نیت این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: ایرشیا ïrŝyâ (سنسکریت) **** فانکو آدینات 09163657861 کینگ سو این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. هوله سو هوله سو. [ هَُ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش شاهین دژ شهرستان مراغه . در مسیر ارابه رو شاهین دژ به تکاب قرار دارد و دارای 1069 تن ... پرستش سو پرستش سو. واژه ای است که زرتشتیان (مزدیسنان) ایرانی برای قبله (قبلة) بکار می برند. بر این اساس، پرستش سویِ زرتشتیان نور می باشد؛ در اینجا، نور را نبای... پرستش سو قبله تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۶ ۵ ۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود