گفتگو درباره واژه گزارش تخلف سو نویسه گردانی: SW سو. (ترکی ، اِ) بترکی آب را گویند. (برهان ) (جهانگیری ). در ترکی به معنی آب و شراب . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) : تن گرچه سو و اکمک از ایشان طلب کندکی مهر شه به آتسز و بغرا برافکند.خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه واژه معنی سوء مصرف واکاربرد، به کاربردن چیزی به روشی غیر از روش اصلی و مفید آن استفاده نادرست سو تغذیه سو تغذیه. املاءِ ناصحیح «سوء تغذیه». واژۀ «سوء» بمعنی از جمله «بدی» است و بنابر این «سوء تغذیه» بمعنی «بدی تغذیه» است (رجوع شود به «تغذیة»). قابل توجه... آلتون سو آلتون سو.(اِخ ) نامی که ترکان عثمانی به زاب صغیر داده اند. شیرین سو شیرین سو. (اِخ ) دهی است از بخش سیردان شهرستان زنجان . سکنه ٔ آن 100 تن . آب از چشمه سار. 8 باب دکان و قهوه خانه ٔ سر راه دارد.راه آن ماشی... شیرین سو شیرین سو. (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان قوچان . سکنه ٔ آن 303 تن . آب از قنات . راه آن ماشین رو. صنایع دستی زنان قالیچه بافی است . (ا... شیرین سو شیرین سو. (اِخ ) دهی است از بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان . سکنه ٔ آن 597 تن . آب از چشمه و چاه . راه آن ماشین رو. صنایع دستی زنان قالی بافی... کیانگ سو کیانگ سو. (اِخ ) ۞ یکی از استانهای شرقی کشور چین است که 45230000 تن سکنه دارد و مرکز آن نانکین و شهر معروف آن شانگهای است . (از لاروس )... گرجان سو گرجان سو. [ گ ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است جزء دهستان رحمت آباد بخش رودبار شهرستان رشت ، واقع در 10هزارگزی شمال خاوری رودبار و خاور سفیدرود. دارای... سوء هاضمه سوء هاضمه. بدگواری، رودل، سردل، دیر گواری، دیر هضمی . کباب دل دشمنان ترا نبویند از بدگواری کلاب . سوزنی . سوء تفاهم این واژه عربی ست و برابر آن همان واژه ی باورپار در زبان پارسی می باشد به باورپار نگاه کنید... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۶ ۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود