اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سوم

نویسه گردانی: SWM
سوم . [ س ِ وُ / س ِوْ وُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) سه که ثالث باشد. (آنندراج ). سیم . چیزی که در مرتبه ٔ سه واقع است . (ناظم الاطباء) :
سوم روز خوان را بمرغ وبره
بیاراستش گونه گون یکسره .

فردوسی .


خطی پدرت و دیگر مادرت و تو سوم
خطیت بید و دیگر سیب و سوم عنب
خطیت اسب و دیگر گاو است و خر سوم
خطیت بار و دیگر برگ و سوم خشب .

ناصرخسرو.


دو بامداد گر آید کسی بخدمت شاه
سوم هرآینه در وی کند بلطف نگاه .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
تئودور سوم . [ ت ِ ءُ دُ رِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) ۞ رجوع به تئودوروس ۞ شود.
تئودوز سوم . [ ت ِ ءُ دُ زِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) تئودوسیوس سوم امپراتور روم شرقی از 715 تا 717 م .
لئوپلد سوم . [ ل ِ ءُ پ ُ دِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) پادشاه بلژیک از 1934 فرزند آلبرت اول . مولد بروکسل به سال 1901 م .
گوستاو سوم . [ تا وِ س ِوْ وُ ](اِخ ) (1746-1792 م .). متولد در استکهلم . وی از 1771 تا 1792 پادشاه سوئد و شخصی مستبد و دانشمند و مجرب بود و جنگ ...
مهرداد سوم . [ م ِ دِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) اشک دوازدهم . دوازدهمین پادشاه اشکانی (56-55 ق .م .). اوپدر خود فرهاد سوم را کشت و در سفاکی و بی رحمی ا...
هانری سوم . [ ی ِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) (1017-1056 م .) معروف به سیاه . پادشاه آلمان ، پسر کنراد دوم که در سال 1309 م . به جای پدر به تخت نشست ....
هانری سوم . [ ی ِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) ۞ (1207-1272 م .) پادشاه انگلیس ، پسر ژان (لاک لاند) ۞ پادشاه انگلستان و نوه ٔ هانری دوم بود. در سال 1...
هانری سوم . [ ی ِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) (1551-1589م .) پادشاه فرانسه ، سومین پسر هانری دوم . در سال 1588 م . که در پاریس شورش و انقلاب بود به پاد...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۸ ۵ ۶ ۷ ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.