اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سیاه خانه

نویسه گردانی: SYAH ḴANH
سیاه خانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) کنایه از بندیخانه . (از فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرای ناصری ) (شرفنامه ). خانه ٔ تاریک . خانه ای تاریک که زندانیان را در آن بند نهند :
گیتی سیاه خانه شد از ظلمت وجود
گردون کبودجامه شد از ماتم وفا.

خاقانی .


|| کنایه از خانه ٔ بی میمنت . (انجمن آرای ناصری ) (فرهنگ رشیدی ). خانه ٔ نامبارک . (شرفنامه ). || خیمه ٔ صحرانشینان . (فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ) (انجمن آرا) :
سیاه خانه و عیدان سرخ بر دل من
حریف رضوان بود و حدائق اعناب .

خاقانی .


وقتی ناقه ای گم کردم و به جستجوی آن بر ناقه ٔ دیگر سوار شده و روان گشتم شب به سیاه خانه ای رسیدم . (از شاهد صادق ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
سیاه خانه ٔ وحشت . [ ن َ / ن ِ ی ِ وَ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دنیا. روزگار : در دم سپید مهره ٔ وحدت بگوش دل خیز از سیاه خانه ٔ وحشت بپای ...
خانه سیاه . [ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب )خانه سیه . خانه خراب . (ناظم الاطباء). در محل نفرین گویند خانه اش سیاه : کمال هست قرین با رقیب خانه سیاه ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
میر
۱۳۹۶/۰۳/۰۸
0
0

زندان


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.