اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سیماب در گوش

نویسه گردانی: SYMAB DR GWŠ
سیماب در گوش . [ دَ ] (ص مرکب ) کنایه از کسی است که گوش او کر باشد. (برهان ). کنایه از کسی که آواز نشنود یعنی کر باشد. (غیاث ). ناشنوا. کر.(فرهنگ رشیدی ). کنایه از گران گوش و کر و ناشنوا. (آنندراج ). || (حامص مرکب ) سیماب در گوشی . ناشنوایی . کری . (برهان ). ۞
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
سیماب در گوش ریختن . [ دَ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از ناشنوا و کر کردن . (از انجمن آرا) : همه گیتی است بانگ هاون اما نشنود خواجه که سیماب ضلا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.