شاپور
نویسه گردانی:
ŠAPWR
شاپور. (اِخ ) ابن بابک . نام پسر بابک و برادر اردشیرو نوه ٔ ساسان که چون بابک از قصد پسر خود اردشیر که مایل بود پادشاه سرتاسر ایالت پارس شود هراسان گشت ،نامه بحضور شاهنشاه اردوان (ارتبان پنجم ). نوشت و رخصت طلبید که تاج گوچیهر (از سلسله ٔ بازرنگیان ) را بسر فرزند ارشد خویش شاپور گذارد. شاهنشاه در پاسخ نوشت ، که او بابک و پسرش اردشیر را یاغی میشناسد. بابک اندکی بعد از این واقعه بدرود حیات گفت و شاپور بجای او نشست . میان او و برادرش اردشیر نزاع در گرفت . اتفاقاً شاپور بطور ناگهانی وفات یافت و سبب را چنین نوشته اند که هنگام حمله به دارابگرد، شاپور در خانه ٔویرانه ای فرود آمد، غفلة سنگی از سقف جدا شد و او را از پای در آورد. (ایران در زمان ساسانیان ص 106 و 107). و به ایران از آغاز تا اسلام ص 291 رجوع شود.
واژه های همانند
۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
خوره ٔ شاپور. [ خوَ / خ ُ رَ / رِی ِ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای فارس . رجوع به خره و خوره و تاریخ سیستان ص 26 و تاریخ گزیده ص 109 شود.
چشمه ٔ شاپور. [ چ َ م َ ی ِ ] (اِخ ) چشمه ای است که مشهور است و شاپور بدستکاری هنر در زمین ارمن از سنگ تراشیده و آن چنان صفا دارد که نظر ب...
قلعه ٔ شاپور. [ ق َ ع َ ی ِ ] (اِخ ) این قلعه در بالای کوهی است که در دامنه ٔ آن غار شاپور است در کازرون . (جغرافیای غرب ایران ص 130).
کوره ٔ شاپور. [ رَ / رِ ی ِ ] (اِخ ) رجوع به ماده ٔ بعد شود.
علیرضا شاپور شهبازی، یکی از برجسته ترین مورخان دوره هخامنشی در سراسر گیتی و از چهرههای ماندگار فرهنگی کشور، در سال 1321 در شیراز و در خانواده ای اصیل...
شاپور تهرانی یکی از نغمه سرایان عهد صفوی که در بین عامه، گمنام وآثارش مستور ماندهاست. بطوریکه تذکره نویسان نگاشتهاند، نام وی شرف الدین یا ارجاسب بو...
شاپور نشابوری . [ رِ ن ِ ] (اِخ ) رجوع به اشهری شاپور... شود.
کاخ شاپور اول . [ خ ِ رِ اَوْ وَ ] (اِخ ) در ویرانه های شهر بیشاپور (معروف به شاپور کازرون ) چندین سال پیش هیئت علمی فرانسوی امتیاز خاکبردار...
شادروان شاپور. [ دُ ن ِ ] (اِخ ) سدی است که بر رود شوشتر کرده اند تا آب بشهر نشیند. یاقوت گوید: این شادروان از بناهای عجیب است طول آن نزد...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.