شارة
نویسه گردانی:
ŠAR
شارة. [ رَ ] (ع اِ) صورت . ج ، شارات . (مهذب الاسماء) (دهار). || نشان روی . (دهار). || هیئت . || لباس . (دهار) (منتهی الارب ). یقال : فلان حسن الشارة؛ ای حسن الهیئة و اللباس . (دهار). و منه حدیث عاشورا: کانوا یلبسون فیه نسائهم حلیتهم و شارتهم ؛ ای لباسهم الحسن . (منتهی الارب ). فحضرت المصلی و قداحتفل الناس بشهود عیدهم و برزوا فی اجمل هیئة و اکمل شارة. (رحله ٔ ابن بطوطه ). || زینت . || فربهی . (منتهی الارب ). و برای معانی فوق رجوع به اقرب الموارد ذیل شارة و شیار و شَوار و شورَة شود.
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
شاره. (فیزیک) حالت غیر جامد ماده که در آن اتم ها و مولکول ها نسبت به یکدیگر آزادانه در حرکت اند. مایع. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی Fluid می باشد.