اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شاه

نویسه گردانی: ŠAH
شاه . (ع اِ) شاة و بزبان عربی گوسفند را گویند وشیاة جمع آن است . (برهان قاطع). رجوع به شاة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۰۸ مورد، زمان جستجو: ۲.۳۰ ثانیه
چشمه شاه جوب . [ چ َ م َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «چشمه ای است که در زیر گردنه ٔ گل زرد که در راه لار است واقع میباشد و در اواخر ...
چشمه شاه قلی . [ چ َ م َ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیائی بخش اسدآباد شهرستان همدان که در23 هزارگزی شمال باختری قصبه ٔ اسدآباد و یک ...
ده شاه بالا. [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از بخش شهریار شهرستان تهران . واقع در9هزارگزی جنوب خاوری علیشاه عوض . آب آن از قنات تأمین می شود.س...
زنگی شاه محله . [ زَ م َ ح َل ْ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش شهرستان شهسوار است که 360 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3...
خرم شاه سلطان . [ خ ُرْ رَ س ُ ] (اِخ ) خواهرزاده ٔ ظهیرالدین میر بابرمیرزا بود وبحکومت بلخ رسید. (حبیب السیر ج 4 ص 388 چ خیام ).
دره شاه پری . [ دَرْ رَ پ َ ] (اِخ ) دهی است از بخش دره شهر شهرستان ایلام . واقع در 14هزارگزی شمال باختری دره شهر و کنار راه مالرو ایلام ، ...
دشته شاه رضا. [ دَ ت َ رِ ](اِخ ) دهی از دهستان فرمشکان بخش سروستان شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 346 تن . آب آن از چشمه و قنات . محصول آنجا غلا...
شاه ابواسحاق . [ اَ اِ ] (اِخ ) ابواسحاق شیرازی اینجو ممدوح حافظ. رجوع به ابواسحاق اینجو شود.
شاه پیغمبران . [ هَِ پ َ / پ ِ غ َ ب َ ] (اِخ ) منظور حضرت محمد پیامبر اسلام است : شاه پیغمبران به تیغ و بتاج تیغ او شرع و تاج او معراج .نظام...
شاه باقرکاشی . [ ق ِ رِ ] (اِخ ) شاعر. حاج شاه باقر «پشت مشهدی » کاشانی و در کاشان کارخانه ٔ نساجی داشته است . (الذریعة ج 9 ص 122).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.