گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شاه نویسه گردانی: ŠAH شاه . (ع ص ) رجل شاه ُ البصر؛ به معنی رجل شائه البصر است ، یعنی مرد تیز بینایی . (از منتهی الارب ). ۞ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۰۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه واژه معنی شاه پرند شاه پرند. [ پ َ رَ ] (اِخ ) نام بانوی ایرانی که نوه ٔ یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی بوده است . شاه پرند به عقد ازدواج ولیدبن عبدالملک خلیفه ٔ ... شاه پرهم شاه پرهم . [ پ َ هََ ] (اِ مرکب ) صورت دیگری از شاهسفرم است . رجوع به شاه اسپرم و شاهسپرم و شاه سپرغم شود. شاه پرست شاه پرست . [ پ َ رَ ] (نف مرکب ) پرستنده ٔ شاه . که شاه پرستد. شاهدوست : من از این شغل درکشیدم دست نیستم شاه بلکه شاه پرست .نظامی . شاه بیگی شاه بیگی . [ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بوانات بخش بوانات شهرستان آباده . دارای 90 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، حبوبات و انگ... شاه تبار شاه تبار. [ ت َ ] (ص مرکب ) کسی که نژاد از شاهان دارد. کسی که نسبت وی به شاهان پیوندد. شاهزاده : در پرده ٔ اندیشه بیارای عروسی پس جلوه ... شاه جانی شاه جانی . (ص نسبی ، اِ) ظاهراً به پارچه های لطیفی که از مرو بدست می آمده است اطلاق شده و در قرن دهم این کلمه بطور مطلق به معنی قماش ... شاه جانی شاه جانی . (ص نسبی ) منسوب به شاه جان ، نام مرو که پایتخت خراسان بوده است . (دزی ج 1 ص 717) : شمس المعالی دو هزار مرد از کردان شاهجانی ... شاه جهان شاه جهان . [ ج َ ] (اِخ ) شهاب الدین . ابن جهانگیر از پادشاهان سلسله ٔ بابری و از نواده های امیرتیمور گورکان است که از سال 1036 یا 1037 هَ . ق... شاه جهان شاه جهان . [ ج َ ] (اِخ ) تیمورخان پسر آلافرنگ بن گیخاتو (عزالدین ) است که بوسیله ٔ شیخ حسن بزرگ در تاریخ ذی الحجه ٔ 739 هَ . ق . به ایلخانی ... شاه جهان شاه جهان . [ ج َ ] (اِخ ) قطب الدین پسر سیورغتمش است که پس از مرگ مظفرالدین محمد بسال 702 هَ . ق . حکومت کرمان از طرف غازان خان مغول بنام... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ صفحه ۲۶ از ۷۱ ۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود