گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شاه نویسه گردانی: ŠAH شاه . (ع ص ) رجل شاه ُ البصر؛ به معنی رجل شائه البصر است ، یعنی مرد تیز بینایی . (از منتهی الارب ). ۞ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷۰۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۳ ثانیه واژه معنی شاه بندر شاه بندر. [ ب َ دَ ] (اِخ )نام محلی است در مشرق بندرعباس . (یادداشت مؤلف ). شاه باغی شاه باغی . (اِخ ) دهی از دهستان درجزین بخش رزن شهرستان همدان . دارای 152 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و حبوبات و لبنیات است... شاه برقان شاه برقان . [ ب َ ] (اِ مرکب ) مصحف شابرقان و بمعنی پولاد و معدنی باشد. رجوع به شابرقان و شابرن و شابورق و شابورقان و شابورگان و شابورن شو... شاه بزرگ شاه بزرگ . [ هَِ ب ُزُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پادشاه شاهان . شاهنشاه .شاه چند ناحیه که خود شاهان یا امرایی داشتند. مرحوم پیرنیا آرد: وقتی ... شاه بداغ شاه بداغ . [ ب ُ ] (اِخ ) نام شخصی که خدمت شمع و چراغ شاه عباس داشت . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). شاه بداغ شاه بداغ . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان افشاریه ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران . دارای 121 تن سکنه .آب آن از قنات و رودخانه . محصول آن غ... شاه بداغ شاه بداغ . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان قشلاق بزرگ بخش گرمسار شهرستان دماوند. دارای 212 تن سکنه . آب آن از حبله رود. محصول آن غلات ، بنشن... شاه بداغ شاه بداغ . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان ایجرود بخش مرکزی زنجان . دارای 379 تن سکنه . آب آن از رودخانه و محصول آن غلات ، انگور و میوه جات ... شاه بداغ شاه بداغ . [ ب ُ ](اِخ ) دهی از دهستان هرسم بخش مرکزی شهرستان شاه آباد. دارای 200 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن صیفی و میوه جات ا... شاه بداغ شاه بداغ . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان شراء شهرستان همدان . دارای 80 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و لبنیات است . (از فرهنگ ج... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۵ ۲۶ ۲۷ ۲۸ ۲۹ صفحه ۳۰ از ۷۱ ۳۱ ۳۲ ۳۳ ۳۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود