گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شاه محمد نویسه گردانی: ŠAH MḤMD شاه محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ملازم بابر پادشاه بود و منصب کتابداری داشت . این مطلع از اوست :هر چند شعله زد شب غم برق آه ماروشن نگشت پیش تو روز سیاه ما.(مجالس النفایس ص 167). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه واژه معنی کلاته شاه محمد کلاته شاه محمد. [ ک َ ت َ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دولت خانه ٔ بخش حومه شهرستان قوچان . محلی کوهستانی و معتدل است و سکنه ... شاه محمد شاه محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ولد مولانا حسن شاه شاعر است ، ابریشم کاری میکرد. ازوست این مطلع : میشدم در طلب یار نمی پرسیدم خبرش را ز ... شاه محمد شیرازی شاه محمد شیرازی . [ م ُ ح َم ْ م َدِ ] (اِخ ) ملقب به عارف اصطهباناتی ، در اصطهبانات بدنیا آمد و در حدود 1130 هَ . ق . به شیراز درگذشت . در دورا... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود