اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شجاع

نویسه گردانی: ŠJAʽ
شجاع . [ ش ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان علمداد گرگر بخش جلفا شهرستان مرند. دارای 855 تن سکنه ، آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
عباس آباد شجاع لشکر. [ ع َب ْ با دِ ش ُ ل َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دستگران بخش طبس شهرستان فردوس . واقع در 123هزارگزی شمال طبس . ناح...
تازه کند شجاع الدوله . [ زَ ک َ دِ ش ُ عُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان اواوغلی بخش حومه ٔ شهرستان خوی است که در 4هزارگزی شمال خاوری خوی ...
شاه بن شجاع کرمانی . [ هَِ ن ِ ش ُ ع ِ ک ِ ] (اِخ ) مکنی به ابی الفوارس . از شاهزادگانی بود که زهد پیش گرفت و مردی بافراست و پرهیزگار بود. وی...
شجعاء. [ ش َ ] (ع ص ) مؤنث اشجع. ج ، شُجع. (از اقرب الموارد). رجوع به اشجع شود. زن پردل و دلاور.(منتهی الارب ). شجیعة. (از اقرب الموارد). |...
شجعاء. [ ش ُ ج َ ](ع ص ، اِ) ج ِ شجاع . (اقرب الموارد). ج ِ شجیع. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به شجاع و شجیع شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.