اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شجعاء

نویسه گردانی: ŠJʽAʼ
شجعاء. [ ش ُ ج َ ](ع ص ، اِ) ج ِ شجاع . (اقرب الموارد). ج ِ شجیع. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به شجاع و شجیع شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
قشلاق شجاع خانلو. [ ق ِ ش ُ ] (اِخ ) قشلاقی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 44 هزارگزی شمال خاوری کلیبر و 44 هزارگزی شوسه ٔ ...
بازبهادربن شجاع . [ ب َ دُ رِ ن ِ ش ُ ] (اِخ ) دهمین سلطان ملوک مالوَه بوده که شهرهای دهار و ماند و سپس شاری آباد پایتخت آنها بود و بدو دسته...
تازه کند شجاع الدوله . [ زَ ک َ دِ ش ُ عُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان اواوغلی بخش حومه ٔ شهرستان خوی است که در 4هزارگزی شمال خاوری خوی ...
شاه بن شجاع کرمانی . [ هَِ ن ِ ش ُ ع ِ ک ِ ] (اِخ ) مکنی به ابی الفوارس . از شاهزادگانی بود که زهد پیش گرفت و مردی بافراست و پرهیزگار بود. وی...
عباس آباد شجاع لشکر. [ ع َب ْ با دِ ش ُ ل َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دستگران بخش طبس شهرستان فردوس . واقع در 123هزارگزی شمال طبس . ناح...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.