اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شدن

نویسه گردانی: ŠDN
شدن . [ ش َ/ ش َ دَ ] (اِخ ) موضعی است به یمن . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۳ ثانیه
ناپسندیده شدن . [ پ َ س َ دی دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تنفر کرده شدن . پسندیده نشدن . قبول ناکردن . (ناظم الاطباء).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ورترنجیده شدن . [ وَ ت ُ رَ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تقبض . (صراح اللغه ). درکشیده شدن پوست . (صراح اللغة در ماده ٔ قبض ).
هاج و واج شدن . [ ج ُ ش ُ ] (مص مرکب ) سرگردان شدن . متحیر شدن . || گیج شدن .
هباء منثورا شدن . [ هََ ئَن ْ م َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) به صورت گرد و غبار پراکنده درآمدن . گرد و غبار گردیدن : در لحظه آن ملک و خدم و حشم او...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
خجالت کشیدن ، خجالت زده شدن. مولوی در دیوان شمس بیتی دارد : گر شکر را خبری بودی از لذت عشق - آب گشتی ز خجالت ننمودی شکری
خُرد و خاکشیر شدن در گویش کازرونی(ع.ش)
گیج و گنگ شدن . [ ج ُ گ ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) حیران و بیزبان شدن . سرگشته و خاموش گشتن .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.