واقف شده آمدن . [ ق ِ ش ُ دَ / دِ م َ دَ ] (مص مرکب ) اطلاع حاصل شدن : بیاورم ناچار این حال را تابدان واقف شده آید. (تاریخ بیهقی چ ادی...
درشکایت از قطع رابطه ی مخاطب با گوینده به کار می رود
به معنی دیگر سایه ات را بر سر ما نمی اندازی
برش نگاری رایانه ای یا رایان برش نگاری
ویلیام بلیک بیشتر از هر اثر دیگری از جان میلتون، بهشت گمشده را به تصویر کشید و آثار میلتون را بیشتر از هر نویسنده دیگری به تصویر کشید. تصاویر نشاند...
شدح . [ ش َ ] (ع مص ) فربه شدن . (از منتهی الارب ).
شدة. [ ش َدْ دَ ] (ع مص ) یکبار حمله کردن . (منتهی الارب ). حمله کردن در جنگ . (از اقرب الموارد). || (اِ) تشدید « ّ ». (یادداشت مؤلف ).
شدة. [ ش ِدْ دَ ] (ع اِمص ) سختی . اسم است اشتداد را. (منتهی الارب ). اسم از اشتداد، نقیض لین . (از اقرب الموارد). خلاف رخاء. (از اقرب الموار...