اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شش میخه

نویسه گردانی: ŠŠ MYḴH
شش میخه . [ ش َ / ش ِ خ َ / خ ِ ] (ص نسبی ) به شش میخ استوار کرده . (یادداشت مؤلف ). || سخت . محکم . (یادداشت مؤلف ). سخت استوار.
- شش میخه کردن کاری را ؛ سخت استوار کردن آن . (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.