شعرة
نویسه گردانی:
ŠʽR
شعرة. [ ش ِ رَ ] (ع اِ) شعره . موی زهار زن ، یا عام است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). موی زهار. (مهذب الاسماء) (دهار) (یادداشت مؤلف ). عانه ، و بعضی گفته اند موی عانه ٔ زن . (یادداشت مؤلف ). موی شرم زن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || زیر ناف که روییدنگاه زهار است . || پاره ای از موی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
شارح . [ رِ ] (ع ص ) روشن کننده . (دهار). بیان کننده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). مبین . مفسر. آنکه شرح کند. مقابل ماتن . ج ، شارحین ، شُرّا...