اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شعله گر

نویسه گردانی: ŠʽLH GR
شعله گر. [ ش ُ ل َ / ل ِ گ َ ] (ص مرکب ) شعله کار.که آتش برافروزد. آتش افروز. شعله افروز :
مفید طبع بلندم چو شمع دارد گرم
ز حسن پرتو معنی دکان شعله گری .

ملا مفید بلخی (از آنندراج ).


و رجوع به شعله کار شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.