اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شکل

نویسه گردانی: ŠKL
شکل . [ ش ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَشکَل و شَکلاء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به اشکل و شکلاء شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
شکل پذیر. [ ش َ / ش ِ پ َ ] (نف مرکب ) شکل پذیرنده . آنچه که شکل قبول کند. قابل شکل . (فرهنگ فارسی معین ).
شکل کردن . [ ش َ / ش ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شکل ساختن . صورتی پدید آوردن . (فرهنگ فارسی معین ). || احداث هیأت و حرکتی در روی یا سایر اعضاک...
خارجی شکل . [ رِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) کسی که شکل و ترکیب خارجی دارد. کسی که مذهب خارجی دارد : اولا لشکر آن مرتضی که باشند شیر مردان ... ...
معلول شکل . [ م َ ش َ/ ش ِ ] (ص مرکب ) بیمارگونه . نزار و ناتوان و پژمرده : آنچه بگیرد ۞ معلول شکل بود و تا دو سه سال نشاطی و قوتی به آن ...
صلیبی شکل . [ ص َ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) بشکل صلیب ۞ . همانند صلیب . رجوع به صلیب شود.
ژلاتینی شکل . [ ژِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) چیزی که شکل و طبیعت ژلاتین دارد. رجوع به ژلاتین شود.
شکل قالب شعر به فرم حاصل از خطوط ترسیمی محیط اوزان قالب ها گفته می شود که در شعر منظوم کلاسیک ( مثل غزل و رباعی و مثنوی و چهارپاره و...) مربع و مستطی...
حرف شکل و هیأت . [ ح َ ف ِ ش َ / ش ِ ل ُ هََ / هَِ ءَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شمس قیس چنین آورده است . رجوع به حرف تشبیه شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.