اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شوریده حال

نویسه گردانی: ŠWRYDH ḤAL
شوریده حال .[ دَ / دِ ] (ص مرکب ) دیوانه و مجنون . (از ناظم الاطباء). || آشفته . مجذوب . شیدا :
یکی پیش شوریده حالی نوشت
که دوزخ تمنا کنی یا بهشت .

سعدی .


ندانی که شوریده حالان مست
چرا برفشانند در رقص دست .

سعدی .


مدر پرده ٔ یار شوریده حال
نه طیبت حرام است و غیبت حلال .

سعدی .


بدان ماند اندرز شوریده حال
که گوئی به کژدم گزیده منال .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.