شهاب الدین
نویسه گردانی:
ŠHAB ʼLDYN
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) لقب محمودبن احمد اهری (625 - 695 یا 698 هَ . ق .). وی صرف ونحو و فقه و اصول را در زادگاه خود در محضر ملا حسن اهری فراگرفت و سپس در تبریز در حضور شیخ رکن الدین سجاسی به کسب کمالات معنوی پرداخت و از دست او خرقه ٔ فقر پوشید و به دامادیش مفتخر شد و برای ارشاد مردم با زوجه اش عازم شهر اهر گردید. در مسلک عرفانی وی سه مسلک «خلوتی »، «بیرامی »، «مولوی » با هم اتصال یافته اند و ارشاد سه فرقه ٔ مزبور در قراجه داغ بعهده ٔ شیخ محمود محول بوده است . اعقاب وی در طی ادوار راه و روش او را تعقیب کرده و آثاری مکتوب از خود بجای گذارده اند. آخرین فرد عارف از این خاندان میرزا محمدحسین ملقب به مرشد شهاب اهری است که در دوره ٔ سلطنت ناصرالدین شاه قاجار میزیسته است . (از فرهنگ فارسی معین ).
واژه های همانند
۱۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) لقب ادیب صابر ترمدی . رجوع به ادیب صابر شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به اسحاق خوافی شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به اسحاق بن خواجه میراحمد شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به اسماعیل (خواجه شهاب الدین ) حصاری شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به اسماعیل شهاب الدین شیخ الاسلام شود.
شهاب الدین .[ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) امام حنفی . او راست : فتاوی شهاب الدین . وفات به سال 536 هَ . ق . (از کشف الظنون ).
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) بایزیدشاه (راجه ٔ کانس ) اولین کس از خاندان راجه ٔ کانس و سی وپنجمین از حکام بنگاله از سال 812 تا 817 هَ...
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) بغرانشاه . بیستمین تن از حکام بنگاله از خاندان بلین سلطان دهلی . جلوس سال 718 هَ . ق . (در بنگاله ٔ غربی...
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمد حقیری و نیز به حقیری احمد مولانا شهاب الدین احمد... شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به سعدبن سعدبن صیفی تمیمی شود.