صابی
نویسه گردانی:
ṢABY
صابی . (اِخ ) ثابت بن قره . رجوع به ثابت بن قره شود.
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۹ ثانیه
صابی . (ص ، اِ) مفرد صابئین : وز فلسفی و مانوی و صابی و دهری درخواستم این حاجت و پرسیدم بی مر. ناصرخسرو.|| آنکه از دینی به دینی شود. (السا...
صابی . (اِخ ) ۞ ابراهیم بن هلال بن ابراهیم بن زهرون ۞ ، مکنی به ابی اسحاق . وی از بزرگان کتاب و بلغای آنان است . گویند که خلفا و پادشاه...
صابی . (اِخ ) ثابت بن ابراهیم ،مکنی به ابی محمد. رجوع به ثابت بن ابراهیم ... شود.
صابی . (اِخ )ثابت بن سنان . رجوع به ثابت بن سنان بن ثابت ... شود.
صابی . (اِخ ) محسن بن ابراهیم بن هلال ، مکنی به ابی علی . رجوع به محسن ... شود.
صابی . (اِخ ) هارون بن صاعدبن هارون ، مکنی به ابی نصر. رجوع به هارون ... شود.
صابی . (اِخ )هلال بن محسن بن ابراهیم بن هلال . رجوع به هلال ... شود.
صاحب صابی . [ ح ِ ب ِ صا ] (اِخ ) کنایه از عیسی (ع ) است . (برهان قاطع). و این قول ظاهراً بر اساسی نیست .
صاحب صابی . [ ح ِ ب ِ صا ] (اِخ ) نام مردی بوده که فطرت و فطانت عالی داشته و ستاره پرستی را او بهم رسانیده است . (برهان قاطع). رجوع به ...
هلال صابی . [ هَِ ل ِ ] (اِخ ) هلال بن مُحَسِّن بن ابراهیم . کاتب و مورخ بغدادی متوفی به سال 448 هَ .ق . جد و پدر او از صابئین بودند و او در ...