صراب
نویسه گردانی:
ṢRʼB
صراب . [ ص ِ ] (ع اِ) کشت که آن را بکارند بعد برداشتن خریف . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۸۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
سراب . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چالان چولان شهرستان بروجرد واقع در 13 هزارگزی جنوب باختری بروجرد و 4 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ بروجرد....
سراب . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ای تیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع در 18 هزارگزی شمال خاوری نورآباد و 6 هزارگزی باختر راه شوس...
سراب . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سوسن بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز واقع در 18 هزارگزی خاور ایذه . هوای آنجا معتدل و دارای 65 تن سکنه اس...
سراب . [ س َ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از دهستان براآن بخش حومه ٔشهرستان اصفهان . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
سراب /sarāb/ تصویری موهوم که در روز های سوزان صحرا با انعکاس نور بر لایهای از هوای رقیقشدۀ نزدیک به سطح زمین تشکیل میشود: ◻︎ دور است سر آب در این ب...
سرآب . [ س َ ] (اِ مرکب ) آنچه در ایام گرما مسافر تشنه را بتابش آفتاب ریگ صحرا از دور چون آب نماید. و گاهی در شب ماهتاب نیز همچنین می نمای...
سرآب . [ س َ ] (اِخ ) محمدبن عبدالفتاح التنکابنی المازندرانی مشهور به سرآب . از شاگردان فاضل خراسانی بود و در فقه واصول و علم مناظره مهارت...
سرآب . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند واقع در 54 هزارگزی شمال درمیان و 12 هزارگزی جنوب شوسه ٔ عمومی درح...
سرآب . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پسکوه بخش قاین شهرستان بیرجند واقع در 31 هزارگزی جنوب قاین و 3 هزارگزی باختر شوسه ٔ عمومی قاین به...
سرآب . [ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند واقع در 4 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. هوای آنجا گرم است و دارا...