اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صفر

نویسه گردانی: ṢFR
صفر. [ ص َ ف َ ] (ع اِ) بیماری شکم که روی صاحب خود را زرد گرداند. (منتهی الارب ). صفرة تعلوا اللون و البشرة. (بحر الجواهر). بیماری زریر. زردی . یرقان . || عقل . || عقد. || بیم . روع . || نفس و دل . لب القلب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). یقال : لایلتاط بصفری ؛ ای لایلزق بنفسی و لایقبله قلبی . || ماری است در شکم مردم می چسبد به استخوانهای پهلو و میگزد آنرا، یا کرمکی است که میگزد استخوانهای پهلو و سر آن را یا کرم شکم . (منتهی الارب ). کرم شکم .(مهذب الاسماء). دود یقع فی الکبد و شراسیف الاضلاع فیصفر عنه الانسان جداً و ربما قتله . (بحر الجواهر). || (مص ) جمع شدن زردآب در شکم . (منتهی الارب ). اجتماع الماء فی البطن کمایعرض للمستسقی . (بحر الجواهر). || (اِمص ) گرسنگی . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
پنج سفر موسی . [ پ َ س ِ رِ ] (اِخ ) کتاب های پنجگانه ای است که در اول مجلد عهد عتیق واقع است و این قسم از کتاب مقدس را در2 تو 34:14 «کتاب...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.