اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صلا

نویسه گردانی: ṢLA
صلا. [ ص َ ] (ع مص ) افروختن آتش به آتش . (منتهی الارب ). برافروختن آتش را گویند بجهت سرمای سخت . (برهان ). || گرم کردن به آتش . (مصادر زوزنی ). || (اِ) بریانی .(منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). || آتش که بدان گرم شوند. (مهذب الاسماء). و رجوع به صِلاء شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
سلع. [ س َ ل َ ] (ع اِ) درختی است تلخ مزه یا نوعی از زهر یا نوعی از صبر یا تیره ای است بدمزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). درختی است تلخ . (...
سلع. [ س َ ] (ع اِ) کفیدگی پای . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || رخنه . شکاف . چاک . درز. ترک . || شکاف کوه . ج ، سلوع . (ناظم الاطباء). |...
سلع. [ س ِ ] (ع اِ) شکاف کوه . || همزاد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || مثل و مانند. (ناظم الاطباء).
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.