صلاح الدین
نویسه گردانی:
ṢLAḤ ʼLDYN
صلاح الدین . [ ص َ حُدْ دی ] (اِخ ) موسی . رجوع به قاضی زاده ٔ رومی شود.
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۰ ثانیه
صلاح الدین . [ ص َ حُدْ دی ] (اِخ ) محمد منصور از ممالیک بحری از 762 تا 764 هَ . ق . حکومت داشت . (ترجمه ٔ تاریخ طبقات سلاطین اسلام ص 72).
صلاح الدین . [ ص َ حُدْ دی ] (اِخ ) یوسف . رجوع به صلاح الدین ایوبی شود.
صلاح الدین کلا. [ ص َ حُدْ دی ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بلده ٔ کجور بخش مرکزی شهرستان نوشهر. در30هزارگزی خاور نوشهر، کنار شوسه ٔ نوشهر ب...
صلاح الدین محله . [ ص َ حُدْ دی م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رودبی بخش مرکزی شهرستان ساری . در 7هزارگزی شمال ساری . دشت . معتد...
صلاح الدین حبوری . [ ص َ حُدْ دی ن ِ ح ُ ] (اِخ ) ابن عبدالخالق بن یحیی القاسمی الحسنی الحبوری . وی شاعری یمانی و از علماء و منسوب به حبور...
پهلوان صلاح الدین . [ پ َ ل َ ص َ حُدْ دی ] (اِخ ) میزبان . رجوع به صلاح الدین ... در حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 638 شود).
صلاحالدین فریدون زرکوب ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف زرکوب، صلاحالدین فریدون، صوفی سدۀ هفتم و یار خاص و خلیفۀ مولانا جلالالدین محمد (متوفی ۶۷۲) در آ...