اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صیب

نویسه گردانی: ṢYB
صیب . [ ص َ ] (ع مص ) رسیدن کسی یا چیزی را. (منتهی الارب ). رسیدن به چیزی . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
رجوع شود به [dehkhodaworddetail-66ef914de66b46599163b5dfcfddef58-fa.html سیب بابا آدم]
دره سیب . [ دَرْ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان چنارود بخش آخوره شهرستان فریدن واقع در 24هزارگزی جنوب آخوره . آب آن از چشمه و راه آ...
سرکه سیب برای لاغری | لاغری با سرکه سیب در یک هفته اگر قصد دارید سرعت کاهش وزن‌تان افزایش پیدا کند می‌توانید از خواص سرکه سیب برای لاغری شکم بهره‌مند ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
کانی سیب . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان دشت طال بخش بانه ٔ شهرستان سقز. واقع در 22هزارگزی شمال باختری بانه 2هزارگزی شیدیله . دارای 30 ...
سیب زمینی . [زَ ] (اِ مرکب ) ۞ گیاهی است از تیره ٔ بادنجانیان که دارای برگهای مرکب و بریده و گلهای سفید یا بنفش است . میوه ٔ آن کوچک ، کرو...
سیب و تیب . [ ب ُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) این لغت از اتباع است همچو تار و مار، خان و مان و امثال آن و به معنی سرگشته ، متحیر، مدهوش و ح...
سیبِ زنخدان. ( سیب + زنخدان ) عبارتی است شاعرانه برای چانه. مثال: "اما به شکر و منت باری پس از مدتی باز آمد. آن حلق داوودی متغیر شده و جمال یوسف...
حاضری سیب . [ ض ِ ی ِ سی ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ قسمی مطبوخ از سیب .
سیب باباآدم . [ ب ِ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مهره ٔ حلقوم که در گلوی کودکان مراهق برآید و به تازی قردوحه نامند. (از ناظم الاطباء). در ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.